عاشقانه های من و تو
❤❤ しѺ√乇 ❤❤

 

 

 

پنج شنبه 27 مهر 1398برچسب:, :: 22:17 :: نويسنده : احسان

 نشسته ام روی نیمکت خاطره ها 
کنارم کیست ؟
یک حجم نگاه 
رو به رویم اما 
یک ساحل دور 
به چه می اندیشم 
به لحظات بودن 
به لحظاتی که حتی سراغم را نمیگیری
فهمیدم 
وقتی که تو میرفتی 
نباید فکر برگشتنت را میکردم
نمیدانم 
ترس از تنهایی بود که زبانم گرفت 
یا ترس از اینکه دوباره تو را نبینم 
اکنون مرا مجسمه ای بیش نیست 
مومیایم کنید 

 شاعراحسان جاوید 

دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, :: 13:47 :: نويسنده : احسان

 زندگی قاصدک است 
قاصدی در به درو کوله باری اندوه 
دل من خورشید است 
در طلوعش عشق و در غروبش مردن
غم من سنگین است 
چون بهاری که ز پائیز دلش غمگین است 
زندگی خواب من است 
ناله مرغ جفای چمن است 
زندگی بخت من است
نم نم اشک سپید دل من در سحر

*
زندگی یعنی نم نمک رفتن به خواب
تن تهی کردن به مانند حباب

احسان جاوید

دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, :: 13:47 :: نويسنده : احسان

 طاقت بیار دلم 
به چه خاطر گرفته ای؟
به خاطر یکی شدن؟!
دلم ! 
اکنون خوش باش 
روزی میرسد
که آرزو خواهی کرد 
او را ببینی 
حتی با دشمنت 

احسان جاوید

دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, :: 13:46 :: نويسنده : احسان

 

  نشسته ام روی نیمکت خاطره ها

حسرت یک نگاه 

دور دست ها ، انتظار یک صدا 

ناگهان غرش ابر 

تند تند بارشِ بارن و تگرگ

می خورد بر تن آن درخت 

می ریزد برگ های زرد 

می کنند از جو عبور

می روند دریای دور

 

****

 

آسمان ها خورد ترک 

از پس آن نورِ سرد 

خشمگین شد هوا

نم نمک رفتند بخواب

خام شد خاطره ها

 

شاعر احسان جاوید 

 

 
دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, :: 13:42 :: نويسنده : احسان

 درِ خانه را باز میکنم 
زمین رخت سفید پوشیده است 
درختان همه عریان 
با لباسِ سفیدِ زمین ، عشق بازی میکنند
همه رو برو کنارهم ایستاده اند 
وسط را ، داده اند به یک راه باریک
به یک راه تنها 
به یک راهی که هیچ انتهایی در آن نیست 
ولی ...
درختان یکی پس از دیگری 
ناپدید میشوند 
تنها در این راه 
من مانده ام 
و یک راه پر از خالی . . . 
شاعر احسان جاوید

پنج شنبه 9 آذر 1391برچسب:, :: 15:4 :: نويسنده : احسان

 

باز هم همان ساعت 
همان خیابان 
همان کافه
همان میز 
و همان یک صندلی خالی
امشب هم با خیالم درد و دل کردم 
و به فنجانِ چای سرد تو 
خیره ماندم ...

احسان جاوید
پنج شنبه 9 آذر 1391برچسب:, :: 15:0 :: نويسنده : احسان

 بوی تنت را در عطر گلهای خانه ام یافتم 
مدتی ست که گل های یاس درون خانه ام را ...
هیچ جنبشی نیست
از رفتنت از این خانه 
چند روز و چند ساعت گذشته ؟
که گل ها هم از رفتن تو 
پژمردگی را به رشد کردن ترجیح دادند
من دیگر جای خود دارم 

شاعر احسان جاوید

یک شنبه 5 آذر 1391برچسب:, :: 22:6 :: نويسنده : احسان

 باز همان حکایت همیشگی
یکی باید برود و دیگری یک جان را 
برای آمدن او فدا کند
بیا قانون شکن شویم 
بیا تا ترانه با هم بودن مان را 
زیر رگبار پر غرور آسمان 
جانی دوباره بخشیم 
بیا تا خیس شویم 
از خاطرات با هم بودنمان
بیا تا آسمان کمی ساکت شود .

 

شاعر احسان جاوید

یک شنبه 5 آذر 1391برچسب:, :: 22:6 :: نويسنده : احسان

 دلتنگ تر از همیشه ایستاده ام 
چشم به جاده دوخته ام 
هان قاصدک!!
تو را چه شده است 
چرا تکه تکه شدی؟
بودنش با دیگری برای تو هم سخت بود؟

احسان جاوید

یک شنبه 5 آذر 1391برچسب:, :: 22:5 :: نويسنده : احسان

 نگاه میکنم به دور تر
خیره شده ام به راه 
غروب هم رفتــــــــــ
من مانده ام مات و مبهوت 
به راهِ رفتنی که تو از آن عبور کردی

*
باز هم خورشید 
باز هم من 
و باز هم آن راه 
دوباره نگاه میکنم ... به راه 
به خودی که از من بیخود شد
این راه لعنتیِ که من نگاه میکنم 
برگشتی ندارد 
فقط رفتن مجاز است 
برگشت ممنوع .

احسان جاوید 

یک شنبه 5 آذر 1391برچسب:, :: 22:5 :: نويسنده : احسان

 در یک مزرعه ام 
افتاب هم غروب کرده 
من تنها در کنار یک کلبه 
با اندوه گذشته 
با تکیه بر تن پوسیده این کلبه 
زانو های خودم را بغل کرده ام 
به اندوه لحظات با هم بودنمان خیره مانده ام
چه میشد اگرلحظه ای درنگ میکردی
نمیدانم 
شاید ... من 
لیاقت ماندنِ کنار تو را نداشتم 

*
حجم سنگین تنهایی بر شانه هایم سنگینی میکند 
وکلبه ای که چهار تاق باز روی من خوابیده است 
و من همچنان اشک میریزم . . . 

شاعر احسان جاوید

یک شنبه 5 آذر 1391برچسب:, :: 22:4 :: نويسنده : احسان

 ای آبی آرام بلند
من در خاموشی صدای پر طنین تو
شور عشق را 
رایحه نرگسان وحشی دلت ربودم
آری اوج اشکهای طوفانی شده ام را زدوده ام
ای شهلای شبهای خلوتم 
در شوق نگاه دریای تو 
شمیم یاس های سپید را ، به بوی گیسوانت سپرده ام 
ای بهاری شده باغ دلم ، پولک زرد خزانت را
نغمه سارهای دلت را سروده ام
در آن صبح به خونِ آغشته 
شراره های اشک های سپیدت را 
ای گل پرپر شده دشت دلم 
خزان مه گرفته چشمانت را ندیدم
آری در آن هق هق ناله های سیاه
ترنم اشکهای ماهتابی ات را خریده ام

احسان جاوید

یک شنبه 5 آذر 1391برچسب:, :: 22:4 :: نويسنده : احسان

 خدایا 
امشب در کنار ساحلی دور دست 
به تماشای تو ایستاده ام 
رویروی ماه 
دستاهایم را باز کرده ام 
اما نمیرسند به تو 
امشب آمده ام اینجا 
تا گره تنهایم را با دستان تو باز کنم 
دستان من دیگر کشش ندارند 

 

شاعر احسان جاوید 

یک شنبه 5 آذر 1391برچسب:, :: 21:59 :: نويسنده : احسان

  و این منم؛ 

 زنـی تنهـا 


در آستانه ی فصلی سرد...

 

این منم؛ زنی تنها در آستانۀ فصلی سرد

پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:, :: 14:50 :: نويسنده : احسان

 باران که می بارد
تمام کوچه های شهر
پر از فریاد من است
که می گویم
من تنها نیستم
تنها، منتظرم
تنها..

 

 

باران می بارد و تمام کوچه های شهر، پر از صدای من است

پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:, :: 14:49 :: نويسنده : احسان

 آدم‌های تنها

آزروهای کوچکی دارند

شبیه این‌که کسی

در خانه را به رویشان باز کند.

 

 

http://haftrooz.net/photo/tumblr_kpf7duCCcE1qz5x8qo1_500.jpg

پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:, :: 14:48 :: نويسنده : احسان

 من اما از تو ممنونم
همین که هستی 
و گاهی مرا به گریه می اندازی
همین که هستی 
و گاهی به یادم می آوری
چقدر تنهایم 

 

 

 

پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:, :: 14:47 :: نويسنده : احسان

 بی‌صدا

فرو می‌ریزم
زیر حجمی از سکوت‌ت
یک بار دست ِ کم

مرا به نام کوچک‌م
صدا بزن! 
... 

 

 

یک شنبه 28 آبان 1391برچسب:, :: 23:15 :: نويسنده : احسان

 بگو چگونه صدایت کنم

که برگردی...

 

 

 

یک شنبه 28 آبان 1391برچسب:, :: 23:6 :: نويسنده : احسان

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 30 صفحه بعد

درباره وبلاگ

تا شقایق هست زندگی باید کرد.
موضوعات
آرشيو وبلاگ
نويسندگان


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 44
بازدید ماه : 312
بازدید کل : 6632
تعداد مطالب : 593
تعداد نظرات : 91
تعداد آنلاین : 1

Alternative content



IranSkin go Up
این صفحه را به اشتراک بگذارید